[ad_1]
پسربچه وحشتزده به طرف منزل دوید و هراسان ماجرا را برای پدرش نقل کرد. پدر او با شنیدن این حکایت ناباورانه و حیرتزده داخل چهاردیواری شد اما داستان پسرش حقیقت داشت. طولی نکشید که با تماس تلفنی این مرد با پلیس ۱۱۰ گروهی از کارآگاهان اداره جنایی آگاهی در کنار قاضی اختصاصی قتل عمد عازم محل کشف جسد شدند و بدین ترتیب تحقیقات جنایی به وجود عوامل آتشنشانی گره خورد.
دقایقی سپس امدادگران آتشنشانی جسد جوان ۲۰ سالهای را از زیر خاک بیرون کشیدند که بخشی از اندام وی توسط حیوانات وحشی خورده شده می بود اما هویت جسد شناسایی نشد. نزدیک به ۲ هفته سپس از گزارش وقوع این جنایت در روزنامه خراسان، خانوادهای اهل افغانستان که در ساری سکونت داشتند داخل مشهد شدند و تیشرت مارکدار و دیگر مشخصات جسد را در حالی شناسایی کردند که مدعی بودند فرزند ۲۰ ساله آنها از اغاز مرداد دیگر به تلفنهایش جواب نداده است.
با این سرنخ مهم، تلاش کارآگاهان با دستورات اختصاصی قاضی محمود عارفیراد برای ریشهیابی این جنایت هولناک و دستگیری عامل یا عاملان قتل جوان ۲۰ ساله تبعه خارجی داخل مرحله جدیدی شد و دامنه تحقیقات میدانی در حالی به بولوار توس کشید که بازدیدهای تخصصی نشان داد حکمت-م (مقتول) که به طور غیرمجاز در ایران زندگی می کرد، در روزهای آغازین مرداد به طرف انتهای توس ۷۵ حرکت کرده است.
از نظر دیگر، بازبینی دوربینهای ترافیکی و مداربسته تصویری از یک دستگاه پراید را آشکار کرد که در همان محدوده تردد کرده می بود. هنگامی اشکار شد راننده پراید در یکی از تاکسیهای اینترنتی فعالیت دارد، زوایای فرد دیگر از این معمای جنایی مورد واکاوی قرار گرفت.
راننده جوان که به پلیس آگاهی احضار شده می بود از ۲ مسافر تبعه خارجی نام برد که همان شب یکی از آنان را از سهراه دانش (بولوار توس) و فرد دیگر را در مسیر شهرسنگ سوار کرده است. ساعتی سپس با اطلاعاتی که کارآگاهان از هویت ۲ مسافر وی به دست آوردند، تلاش گستردهای را برای دستگیری آنان اغاز کردند تا این که رحیم-ح مرد ۴۲ ساله تبعه خارجی شناسایی شد و در یک عملیات ضربتی به دام افتاد اما بازدیدهای زیاد تر بیانگر آن می بود که مرد ۳۷ ساله همراه وی به نقطه نامعلومی گریخته است.
در همین حال متهم ۴۲ ساله به شعبه اختصاصی جنایی هدایت شد و به سوالات تخصصی قاضی عارفی راد جواب داد. او که در ابتدا خود را بیخبر از ماجرای یک جنایت در مشهد نشان میداد، هنگامی تصاویر خود را در دوربین های مداربسته دید و با دیگر اسناد انکارناپذیر مواجه شد، به ناچار لب به اعتراف گشود و به قاضی اختصاصی قتل عمد مشهد او گفت: مدتی قبل شوهرخواهرم که ناصر نام دارد، نزد من آمد و او گفت چند ماه قبل هنگامی به افغانستان رفته بودم، همسرم رازی را که از ۱۵ سال قبل در دل داشت، برایم نقل کرد و او گفت که مردی به نام «م» در آن زمان برایش مزاحمت به وجود اورده است و آن مرد اکنون در ایران زندگی میکند. اکنون میخواهم از «م» انتقام بگیرم و او را به قتل برسانم و تو باید با من همکاری کنی وگرنه خواهر تو را طلاق میدهم.
متهم این پرونده جنایی افزود: شوهرخواهرم از ناحیه دست دچار معلولیت است به همین خاطر هم من قبول کردم و با یکدیگر از ابتدای سال به تهران رفتیم تا «م» را اشکار کنیم و او را بکشیم ولی جستجوهای ما بیمنفعت می بود تا این که به مشهد آمدیم و به طور غیرقانونی مشغول کار شدیم.
چند ماه سپس اطلاعاتی از پسر جوان «م» به دست آوردیم که در مشهد کار میکرد اما او ما را نمیشناخت و بالاخره موفق شدیم او را شناسایی کنیم و به بهانه تخلیه سنگ به منطقه پرکندآباد بکشانیم. هنگامی او برای تخلیه واهی سنگ از کامیون به چهاردیواری در نزدیکی روستای پرکندآباد رسید، دستانش را با طناب بستیم و من با آجر و میلگرد ضرباتی به سرش زدم. وقتی که جان داد، جسدش را در گوشه همان چهاردیواری دفن کردیم و به محل کارمان بازگشتیم تا این که دستگیر شدم.
رحیم -ح بعد از آنکه چگونگی وقوع جنایت را در وجود قاضی شعبه ۲۱۱ دادسرای عمومی و انقلاب تشریح کرد، با دستور قضایی روانه زندان شد و تحقیقات کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی برای دستگیری متهم فراری این پرونده جنایی ادامه یافت.
[ad_2]
منبع