به گزارش روشنفکر
«ماری کوری» یکی از برجستهترین دانشمندان فیزیک و شیمی می بود. او اولین زنی است که توانسته ۲ جایزه نوبل در ۲ رشته گوناگون دریافت کند. کوششهای او نهفقط به کشف عناصر جدیدی انجامید، بلکه درهای تازهای به روی علم باز کرد. داستان او قصهای از پشتکار و امید در برابر همه محدودیتها است. به مناسب سالروز تولدش که در این ماه است، تصمیم داریم زندگی شخصی و دستاوردهای ماری کوری را مرور کنیم. با دیجیاتو همراه باشید.
ماری کوری کیست؟
«ماریا سالومی اسکلودوسکا» در نوامبر ۱۸۶۷، در ورشو، پایتخت لهستان، به دنیا آمد. از همان کودکی، حافظه قوی و هوش سرشارش دقت همه را جلب کرده می بود. او فقط ۱۶ سال داشت که در رقابتی علمی بین دبیرستانهای روسیه، مدال طلا گرفت؛ افتخاری که نشان از توانمندیهای علمی کمنظیر او داشت.
پدر ماریا معلم ریاضی و فیزیک می بود و بهشدت به تحصیل فرزندانش اهمیت میداد اما در اندوختهگذاری اشتباهی همه بعداندازش را از دست داد. این ناکامی مالی زندگی خانواده را تحتتأثیر قرار داد و ماریا ناچار شد در دوران نوجوانی برای فراهم مخارج خانواده و پشتیبانی به پدرش کار کند.
او به تدریس خصوصی روی آورد و به کودکان و نوجوانان دیگر درس میداد؛ زیاد تر ریاضی و علوم که در آنها ماهر می بود و علاقه بسیاری به آنها داشت، تدریس میکرد.
زندگی ماریا بهشکل فرد دیگر هم تحتتأثیر قرار گرفت؛ مادرش که او نیز معلم می بود، هنگامی ماریا فقط ۱۰ سال داشت، از دنیا رفت. این فقدان تلخ و شرایط سخت مالی، او را سریعتر از همسالانش با سختیهای زندگی آشنا کرد و روحیهای قوی به او داد که بعدها او را در مسیر علمیاش پشتیبانی کرد.
تحصیل در دانشگاه شناور
لهستان آن زمان تحت تسلط روسیه می بود و در میانههای انقلاب جنبش زنان به سر میبرد. بااینکه ماریا نمرات عالی گرفته می بود، بهعلت قوانین روسها مبنیبر محرومیت زنان از تحصیل در سطوح عالی، از ورود به دانشگاههای لهستان منع شده می بود.
به همین علت، او همراه خواهرش، «برونیا»، در دانشگاه زیرزمینی ورشو فعالیت میکرد. این دانشگاه معروف به «دانشگاه شناور» می بود. گروهی از روشنفکران لهستانی بهمنظور آموزش غیررسمی و مخفیانه آن را راه انداخته بودند و به زنانی همانند ماری این زمان را میدادند به تحصیل ادامه دهند.
بعد از مدتی، ماریا با اندوخته مالی که از تدریس به دست آورده می بود، به خواهر بزرگترش پشتیبانی کرد به پاریس برود و در رشته پزشکی تحصیل کند. آن زمان، ماریا تا این مدت در لهستان می بود و برای حمایتمالی از تحصیل برونیا، کنار تحصیل خود، تدریس خصوصی میکرد.
مهاجرت به فرانسه
مارس ۱۸۹۰، ماریا نامهای از خواهرش دریافت کرد. او در نامهاش نوشته می بود تصمیم دارد با دانشجوی پزشکی به نام «کازیمیر دلوسکی» ازدواج کند و بعد از پایان تحصیلاتش، به لهستان بازگردد. این چنین حرف های می بود ماریا میتواند تا یک سال دیگر به پاریس برود و در دانشگاه سوربن ثبتنام کند و نیز سال اول و دوم را در خانه خواهرش بماند.
ماریا باور نمیکرد رؤیایش به حقیقت مدام باشد. برونیا و کازیمیر تصمیم گرفتند بعد از پایان تحصیلات برونیا، در پاریس بمانند؛ بهاینترتیب، مانیا میتوانست یک سال دیگر به پاریس برود. در این زمان، او به کار او در ادامه گفت و هم چنان در کلاسهای دانشگاه شناور شرکت کرد.
سرانجام نوامبر ۱۸۹۱ و در ۲۴ سالگی، ماریا راهی پاریس شد. او بعد از اقامت در خانه خواهرش، راهی سوربن شد. زمان ثبتنام در دانشگاه، نام ماریا به زبان فرانسه، به «ماری اسکلودوسکا» تحول کرد.
ماری چند ماه اول را در خانه خواهرش سپری کرد اما بهزودی فهمید شد این زندگی مناسب او نیست. فاصلهای که باید روزانه طی میکرد تا به دانشگاه برسد، نزدیک به یک ساعت می بود و این کار زمان و انرژی بسیاری از او میگرفت.
بهجستوجو فضایی آرامتر برای مطالعه و صرفهجویی در زمان رفتوآمد، ماری تصمیم گرفت اتاقی نزدیک دانشگاه اجاره کند. بعد از جستجوهای زیاد، موفق شد اتاق زیرشیروانی کوچکی در ساختمانی قدیمی اشکار کند.
ژوئیه ۱۸۹۳، ماری موفق شد مدرک کارشناسیارشد خود را بهگفتن دانشجوی برتر در رشته فیزیک دریافت کند. او همان سال، تحصیلاتش در رشته شیمی را اغاز کرد و سال ۱۸۹۴، موفق به کسب مدرک کارشناسیارشد در این رشته شد.
برگشت به لهستان
او سپس از دریافت ۲ مدرک فیزیک و شیمی از دانشگاه سوربن، سال ۱۸۹۴ میلادی عازم لهستان شد با این امید که بهگفتن استاد در دانشگاه کراکف مشغول به کار شود اما تلاشش برای تصدی این چنین سمتی به جایی نرسید و علت هم فقط یک چیز می بود: او زن می بود!
آشنایی با پیر کوری
ماری کوری و پیر کوری اولین بار اغاز ۱۸۹۴ ملاقات کردند. آن زمان، ماری روی خواص مغناطیسی انواع گوناگون فولاد پژوهش میکرد. این پروژه به خواست شرکت «تشویق و ترویج صنایع ملی» انجام میشد و نیازمند تجزیه برخی سنگهای معدنی و جمعآوری مثالهایی از فلزات گوناگون می بود. اما ماری با افتآزمایشگاه مناسب برای این تحقیقات روبه رو می بود.
او این مشکل را با یکی از دوستانش به نام «کوالسکی» که استاد فیزیک دانشگاه می بود، در بین گذاشت. کوالسکی با پیر کوری آشنا می بود و از کارهای او درزمینه مغناطیس خبر داشت. تصمیم گرفت ملاقاتی بین ماری و پیر ترتیب دهد تا ماری بتواند از ازمایش ها او منفعتمند شود.
بعد از این ملاقات، پیوندی عمیق بین این دو پژوهشگر شکل گرفت و آنها مرتب یکدیگر را ملاقات میکردند. با گذشت زمان، پیر از ماری خواست برای همیشه در فرانسه بماند و با او ازدواج کند. آن زمان، ماری ۲۶ ساله و پیر ۳۵ ساله می بود.
ماری سپس از نخستین ملاقاتش با پیر احساساتش را اینطور توصیف کرده است:
«به نظر از من زیاد کوچکتر می بود اما ۳۵ ساله می بود. با ظاهری درهمریخته و مقداری سراسیمه روبه رو قامت بلند او سر جایم میخکوب شده بودم و مدهوش چشمانی شدم که به من خیره شده بودند. صدای آرام، سادگی بیهمتا و لبخند ملیحی که بر لب داشت، اعتمادبهنفس بسیاری به او داده می بود. طولی نکشید سر سخن بگویید را بازکردیم و صحبتمان گل انداخت؛ نوشته او گفت و گو سوالهایی علمی می بود که دوست داشتم نظرش را درمورد آنها بدانم.»
پیر و ماری ۲۶ ژوئیه ۱۸۹۵ در مراسمی ساده در فرانسه ازدواج کردند. ماری ترجیح داد در ازدواجش پیراهنی آبی تیره بپوشد (همانند یونیفورم آزمایشگاهش). ماریا اسکلودوسکا دیگر «ماری کوری» نامیده میشد. این زوج مقداری سپس به شرکای علمی بینظیری تبدیل شدند.
اغاز تحقیقات درمورد اورانیوم
مقداری سپس، ماری به مقالهای درمورد آزمایشهای «ویلهلم رونتگن» و «هانری بکرل» دست یافت. سال ۱۸۹۵، رونگتن موفق به کشف پرتوهای X و فرایند تصویربرداری از اعضای داخل بدن شده می بود. یک سال سپس نیز بکرل کشف کرد پرتوهای ساطعشده از اورانیوم، توانایی عبور از فلزات را دارند و این پرتوها، با پرتوهای X متفاوتاند.
مطالعه این مقاله سوال مهمی در ذهن ماری تشکیل کرد: «چرا عناصری همانند اورانیوم بدون این که در معرض جریان الکتریکی قرار بگیرند، پرتوافشانی میکنند؟» ماری بعد از مشورت با همسرش تصمیم گرفت در این عرصه تحقیق کند.
ماری در آزمایشهای خود ابزارهای دقیقی را که پیر و برادرش «ژاک» ساخته بودند، به کار برد. بهمرور زمان، او به نتایج مهمی دست یافت:
- هرچه مقدار اورانیوم آزمایششده زیاد تر باشد، شدت پرتوها نیز افزایش مییابد.
- ترکیب اتمهای اورانیوم با اتمهای دیگر تأثیری بر شدت پرتوها ندارد.
- حرارت، سرما و نور هیچ تأثیری بر شدت این پرتوها ندارند.
- مواد معدنی حاوی اورانیوم پرتوافشانی بیشتری نسبت به اورانیوم خالص دارند که مشخص می کند این مواد باید حاوی عنصر شیمیایی دیگر و فعالتر از اورانیوم باشند.
- «توریوم» نیز همانند اورانیوم، خاصیت پرتوافشانی دارد.
او تصمیم گرفت تحقیقات خود را ادامه دهد و شدت پرتوها را در مواد حاوی اورانیوم و توریوم اندازهگیری کند. ماری کار او را با سنگ «پیچبلاند» اغاز کرد و فهمید شد شدت پرتوهایی که از این سنگ خارج میشد، زیاد تر از مقدار اورانیوم حاضر در آن است. او نتیجه گرفت امکان پذیر در پیچبلاند عنصر ناشناخته فرد دیگر وجود داشته باشد که خاصیت پرتوزایی آن بهمراتب زیاد تر از اورانیوم است.
۳ سال پژوهش و مطالعه ماری، پیر را مجاب کرد پروژههای تحقیقاتیاش را کنار گذاشته و به او ملحق شود. سال ۱۸۹۷، در همان دوران، اولین فرزند خانواده کوری به نام ایرن نیز متولد شد.
کشف پولونیم و رادیم
آنها به این نتیجه رسیدند که در سنگ پیچبلاند نهفقط یک بلکه دو عنصر رادیو اکتیو نیز وجود دارد. بعد از بازدید چندین تُن از این ماده، آنها ۲ عنصر شیمیایی تازه را شناسایی کردند.
اولین عنصر پولونیم می بود که سال ۱۹۰۲ کشف شد. ماری بهخاطر احترام به وطن خود (Poland) این نام را برای عنصر تازه انتخاب کرد. دومین عنصر نیز رادیم نام گرفت که سال ۱۹۰۴ کشف شد. این زوج علمی دریافتند این ۲ عنصر قوت پرتوزایی زیاد بیشتری نسبت به اورانیوم دارند.
دریافت جایزه نوبل فیزیک
سال ۱۹۰۳، جایزه نوبل فیزیک بهعلت کشف اتفاق پرتوزایی به پیر و ماری کوری این چنین هانری بکرل اهدا شد. ابتدا آکادمی سلطنتی علوم سوئد فقط پیر و بکرل را با لیاقت دریافت این جایزه خبرداد اما پیر سپس از خبر از این خبر به آن عیب گرفت و درنهایت ماری هم نوبل فیزیک را دریافت کرد.
جایزه نقدی نوبل زندگی را برای ماری و پیر آسانتر کرد؛ آنها توانستند دستیار آزمایشگاهی استخدام کنند و پیر موفق به دریافت کرسی تدریس در دانشگاه سوربن شد. دانشگاه این چنین آزمایشگاه مجهزی برای ادامه تحقیقات این زوج فراهم کرد. آنها سال ۱۹۰۴ صاحب دختر فرد دیگر به نام ایو شدند.
سال ۱۹۰۵، پیر عضو آکادمی علوم فرانسه شد و دانشگاه سوربن کرسی استادی جدیدی به او نظر داد. این نظر ابتدا شامل آزمایشگاه نبوده است. بعد از این که پیر این نظر را رد کرد، این اشکال فوراً از بین بردن شد. دانشگاه آزمایشگاهی تدارک دید و ماری را در جایگاه مدیر آن قرار داد.
خداحافظی با پیر
در شبی بارانی آوریل ۱۹۰۶، پیر با کالسکهای برخورد کرد و جانش را از دست داد. یک ماه سپس، سوربن جایگاه پیر بهگفتن پروفسور و کرسی استادی فیزیک را به ماری اهدا کرد. ماری باوجود ناراحتی شدید بابت ازدستدادن همسرش، این نظر را پذیرفت و اینگونه شد که نامش را بهگفتن نخستین استاد زن دانشگاه به ثبت رساند.
بین سالهای ۱۹۰۶ تا۱۹۱۱، ماری که نخستین و تنها کلاس پرتوزایی دنیا را برگزار میکرد، دچار ویرایش کارهای تحقیقاتی همسر مرحومش می بود و کتابی با گفتن Traité’ de Radioactivité یا «معاهده رادیواکتیویته» را به چاپ رساند. او این چنین سخت دچار ۲ دختر خردسالش شده می بود که از همسر مرحومش به یادگار مانده بودند.
دریافت جایزه نوبل شیمی
دسامبر ۱۹۱۱، ماری کوری دومین جایزه نوبل خود را به دست آورد؛ این بار در رشته شیمی. او به اولین کسی تبدیل شد که ۲ جایزه نوبل در ۲ رشته علمی گوناگون کسب کرده است. این جایزه بهعلت کشف و بازدید دقیق ۲ عنصر تازه پولونیم و رادیم این چنین برای کوششهایش در جداسازی رادیم خالص به او اعطا شد.
برای گسترش راه حلهایی که به فهمیدن بهتر خواص رادیواکتیو منجر شد، نیز از ماری تقدیر شد. با دریافت این جایزه، ماری کوری به چهرهای برجسته در جامعه علمی بینالمللی تبدیل شد و کوششهایش مورد تحسین تعداد بسیاری از دانشمندان قرار گرفت.
او از جایزه نقدی نوبل برای فراهم مالی تحقیقات زیاد تر منفعت گیری کرد اما هم چنان با مشکلات بسیاری ازجمله تبعیض و فشارهای جامعه مردسالار آن زمان روبه رو می بود. این جایزه موقعیت ماری را بهگفتن یکی از پیشگامان رادیوشیمی مستحکمتر کرد و پژوهشهای او پایهگذار دستاوردهای تعداد بسیاری در علوم پزشکی و صنعتی شد.
کنفرانس فیزیک سلوی
سال ۱۹۱۱، ماری کوری بهگفتن عضو دائمی کنفرانسهای فیزیک سلوی (Solvay) انتخاب شد که نامهای مطرحی چون «آلبرت اینشتین» و «ماکس پلانک» نیز در آن وجود داشتند.
آن سال لهستان به افتخار ماری کوری مؤسسه رادیواکتیویته ورشو را تأسیس کرد. ماری باوجود علاقهای که به خدمت به وطنش داشت، این دعوت را نپذیرفت؛ چون تصمیم گرفته می بود در فرانسه بماند. او فقط به این علت در فرانسه ماند که دانشگاه پاریس با همکاری انستیتوی پاستور توافق کرده می بود مؤسسه رادیم را تأسیس کند؛ مؤسسهای که امروزه «مؤسسه کوری» شناخته میشود.
جنگ جهانی اول
با اغاز جنگ در سال ۱۹۱۴، فعالیت مؤسسه رادیم به تعلیق درآمد. ماری طی نامهای به «پل لانگوین»، فیزیکدان، نوشت:
«مصمم همه توانم را در راه خدمت به سرزمین دومم صرف کنم؛ چراکه فعلاً نمیتوانم کاری برای سرزمین مادریام بکنم.»
ماری شنیده می بود بیمارستانهای نزدیک به خطوط مقدم فرانسه تجهیزات پرتو ایکس ندارند و تلاش کرد این مشکل را حل کند. او همراه دختر ۱۷ سالهاش، ایرن، دستگاههای تصویربرداری پزشکی سیار طراحی کرد که در میدانهای جنگ قابلمنفعت گیری بودند.
او بودجه ملزوم را بهتنهایی و با حمایتنهادهایی چون صلیبسرخ جمعآوری کرد و توانست ۲۰ ماشین را به دستگاههای پرتو ایکس تجهیزکند. از اشعه ایکس برای تشخیص محل گلوله و استخوانهای شکسته سربازان منفعت گیری میشد.
یکی از این خودروها در اختیار خود ماری قرار گرفت تا به بیمارستانهای صحرایی سر بزند. ایرن نیز بهگفتن تکنیسین رادیولوژی همراه تیم مادرش کار میکرد و آنها طی این زمان ۱۵۰ نفر را در این عرصه آموزش دادند. درنهایت، نزدیک به یکمیلیون مجروح به پشتیبانی تجهیزات پرتو ایکس ماری تحت درمان قرار گرفتند.
سپاس دولت آمریکا از ماری
بااینکه ماری همه موجودی رادیم خود را که حدوداً یک گرم میشد، برای تحقیقات در اختیار دولت فرانسه قرار داده می بود و طی جنگ نیز مدیریت مرکز رادیولوژی صلیبسرخ را در اختیار داشت، هیچگاه رسمی از او سپاس نشد.
سال ۱۹۲۰، مقداری سپس از خاتمه جنگ، «ماری متینگلی ملونی»، روزنامهنگار، از مؤسسه رادیم بازدید کرد. او از ماری سوال کرد چطور میتواند به مؤسسه تحقیقاتی او پشتیبانی کند؛ ماری نیز یک گرم رادیم خواست کرد.
بعد از برگشت به آمریکا، ملونی کمپینی برای جمعآوری بودجه موردنیاز ماری کوری راهاندازی کرد و توانست ۱۰۰ هزار دلار جمعآوری کند. شرکتی شیمیایی در پیتزبورگ نیز موافقت کرد یک گرم رادیم را با تخفیف اختصاصی، به این قیمت به ماری بفروشد.
۱۹۲۱، وقتی که کوری و دخترانش برای دریافت این پشتیبانیهزینه عازم آمریکا شدند، رئیسجمهور زمان، «وارن هاردینگ» شخصاً کلید طلایی جعبهای را به او داد که حاوی یک گرم رادیم می بود.
دولت فرانسه هیچ گفتن رسمی برای تقدیر از کوششهای کوری به او نداده می بود؛ به همین علت پیش از ملاقات کوری با هاردینگ، به او نظر داد گفتن افتخاری لژیونر را دریافت کند اما کوری این نظر را نپذیرفت.
ماری تا اواخر دهه ۱۹۲۰، به شهرتی جهانی دست یافت. او در این یک دهه به بلژیک، برزیل، اسپانیا و چکسلواکی رفت و درمورد کارهای علمیاش سخنرانی کرد؛ امتیازی که فقط ۲ دهه قبل فقطً بهخاطر جنسیتش از آنها محروم می بود.
دریافت نوبل شیمی توسط ایرن
ایرن، همانند والدینش، مسیری علم را در پیش گرفت و دستاوردهای مهمی در شیمی به دست آورد. او و همسرش، «جین فردریک ژولیوت-کوری» که فیزیکدانی فرانسوی می بود، سال ۱۹۳۴ موفق به کشف اتفاق پرتوزایی مصنوعی شدند. این دستاورد راهی تازه برای تشکیل ایزوتوپهای رادیواکتیو در آزمایشگاه فراهم کرد و اولین بار امکان تشکیل پرتوزایی مصنوعی را به اثبات رساند.
ایرن و فردریک با تابش ذرات آلفا به آلومینیوم موفق شدند اتمی ناپایدار از فسفر تشکیل کنند که با واپاشی خود، پوزیترون ساطع میکرد. این فرایند نشان داد مواد معمولی را میتوان به ایزوتوپهای رادیواکتیو تبدیل کرد؛ کشفی که انقلاب بزرگی در پزشکی و درمان بیماریها تشکیل کرد.
سرانجام سال ۱۹۳۵، این زوج بهخاطر این دستاورد بزرگ نوبل شیمی را مشترک دریافت کردند. امروز خانواده کوری، رکورد جهانی بیشترین تعداد دریافتکنندگان نوبل در یک خانواده را در اختیار دارند.
آخر عمر و میراث جاودان
ماری ۴ ژوئیه ۱۹۳۴، در ۶۶ سالگی بر تاثییر ابتلا به کمخونی آپلاستیک درگذشت؛ نوعی بیماری که علتصدمه به مغز استخوان و سلولهای بنیادی میشود. فکر میشود این صدمه بهخاطر قرارگرفتن طویلزمان ماری در معرض امواج رادیواکتیو تشکیل شده است.
امروز یادداشتهای کوری درمورد خواص رادیواکتیو در جعبههایی در مرکز رادیم نگهداری خواهد شد. همه متعلقات این دانشمند شامل یادداشتها، مبلمان و کتابهایش در همه زندگی او و بدون داشتن پوشش محافظتی در معرض مواد رادیواکتیو قرار داشتند و حرف های میشود دستکم تا ۱۶۰۰ سال دیگر، هم چنان پرتوهای مخرب رادیواکتیو را از خود ساطع میکنند.
قبر ماری کوری
ماری کنار همسرش، پیر کوری، در قبرستانی در حومه پاریس به خاک سپرده شد. این مکان آرام نزدیک محلی می بود که آن ۲ دانشمند بزرگ، سالهای پایانی عمرشان را گذراندند. سال ۱۹۹۵، به پاس خدمات بینظیر ماری در علم، پیکر او را به پانتئون پاریس منتقل کردند. او نخستین زنی است که بهعلت دستاوردهای علمیاش، در این مکان معتبر و در کنار بزرگان فرانسه آرام گرفته است.
خلاصه؛ ماری کوری که می بود؟
ماری کوری، دانشمند برجسته لهستانی-فرانسوی، بهگفتن اولین زن تاریخ موفق به دریافت ۲ جایزه نوبل شد. او توانست عناصر رادیواکتیو پولونیم و رادیم را کشف و مفهوم پراتوزایی را به جهان علم معارفه کند.
ماری کنار همسرش، پیر کوری، تحقیقات تعداد بسیاری انجام داد و با تسلط بر تبعیضهای جنسیتی زمان خود به پیروزیهای چشمگیری دست یافت. در جریان جنگ جهانی اول، ماری تجهیزات پزشکی تصویربرداری با اشعه ایکس را برای پشتیبانی به درمان سربازان مجروح گسترش داد. کوششها و تحقیقات او در گسترش علم پرتوزایی تأثیری ماندگار بر فیزیک، شیمی و پزشکی گذاشت و میراث علمی او تا این مدت هم در جهان گرامی داشته میشود.
سؤالات متداول
او عناصر پولونیم (سال ۱۹۰۲) و رادیم (سال ۱۹۰۴) را کشف کرد.
ماری کوری ۲ جایزه نوبل دریافت کرد. نخست سال ۱۹۰۳ جایزه نوبل فیزیک را مشترک با پیر کوری و هنری بکرل بهخاطر پژوهشهایشان در عرصه رادیواکتیویته دریافت کرد. دوم سال ۱۹۱۱، جایزه نوبل شیمی را برای کشف عناصر پولونیم و رادیم و پژوهشهایش درمورد خواص این عناصر کسب کرد. ماری کوری نخستین زنی می بود که موفق به دریافت جایزه نوبل شد و تنها فردی است که در ۲ رشته علمی گوناگون این جایزه را پیدا کرده است.
او تحقیقات خود روی مواد رادیواکتیو، بهاختصاصی اورانیوم و سنگ معدن پیچبلاند، اغاز کرد. با منفعت گیری از ابزارهای دقیق که همسرش، پیر کوری، ساخته می بود، خصوصیات پرتوافشانی این مواد را بازدید کرد.
ایرن، دختر ماری کوری و پیر کوری، دانشمندی مشهور در عرصه رادیولوژی و شیمی می بود. او و همسرش، فردریک جولیوت-کوری، سال ۱۹۳۵ بهخاطر کشف اتفاق پرتوزایی مصنوعی موفق به دریافت جایزه نوبل شیمی شدند.
لهستان و فرانسه سال ۲۰۱۱ را سال ماری کوری نامگذاری کردند. سازمان ملل نیز آن سال را سال شیمی نام نهاد.
این نوشته ۱۶ آبان ۱۴۰۳ توسط «لیلا برغمدی» بهروزرسانی شده است.
دسته بندی مطالب