به گزارش روشنفکر
مرگ، یکی از با اهمیت ترین و در عین حال اجتنابناپذیرترین رویدادهای زندگی هر انسانی است. اگرچه تعداد بسیاری از ما ترجیح میدهیم درمورد این نوشته کمتر فکر کنیم، اما رازهای بسیاری در رابطه آنچه بعد از مرگ رخ میدهد، تا این مدت برای ما ناشناخته باقی مانده است. از همان لحظه مرگ تا سال های بعد از به خاک سپردن انسان، بدن او در گور، فرآیند تجزیه و برگشت به طبیعت رخ میدهد که میتواند نگاه ما را به مرگ و زندگی بعد از آن تحول دهد.
سپس از مرگ، مغز انسان اولین بخشی است که از هم پاشیده میشود. درست چند دقیقه بعد از مرگ، سلولهای مغز اغاز میکنند به در هم شکستن و آب از خود بعد خواهند داد.
بدن انسان بیشتر از ۲۰۰ استخوان، چندین تریلیون میکروب و ۳۷ تریلیون سلول دارد. مرگ احتمالا زندگی را همه کند، اما برای جسم، این کار تازه اغاز ماجراست.
فقط چند دقیقه بعد از رخت بربستن روح از بدن، مغز دست از کار میکشد. بعد از آن هم، هنگامی قلب از تپش میایستد دیگر هیچ خونی به هیچ عضو از بدن نمیرسد و در نتیجه اکسیژنی هم داخل بافتها نمیشود.
بدون خون و اکسیژن، ارگانهای فعال بدن سریعا از فعالیت بازمیایستد. نتیجه این اتفاقها هم چیزی نیست جز آب افتادن بدن! به این خاطر که تقریبا ۷۰ درصد اندامها و بافتهایی که بلافاصله بعد از مرگ از کار میافتند را آب راه اندازی داده است. هنگامی اکسیژنی به این اندامها نرسد، آنها نمی توانند خود را زنده نگه دارند و عمل به خودتخریبی میکنند. به همین علت است که از جنازه آب و مایعات جاری میشود.
در نخستین شب بعد از مرگ، بدترین قسمت ماجرا از دل و روده انسان اغاز میشود. سیستم ایمنی بدن از کار افتاده و در نتیجه نمیتواند از بدن در برابر چندین تریلیون میکروب گرسنهای محافظت کند که در شرایط عادی به هضم غذای انسان پشتیبانی میکردند.
این کار علتفرار میکروبها میشود. آنها مسافرت خود را از تکه پایینی روده به سمت بافتها، رگها و شریانها اغاز میکنند.
در عرض چند ساعت، به کبد و مثانه مو کیسه صفرا می رسند؛ اندامی که در زمان حیات ماموریت گوارش چربیها را به مسئولیت دارد.
هنگامی میکروبها در اولین مقصد خود در صفرا توقف و از آن تغذیه میکنند، صفرا که مایعی قلیایی است در همه بدن انتشار میشود و جسم را به رنگ زرد-سبز در میآورد.
از روزهای دوم تا چهارم، میکروبها را دیگر میتوان در همه جای جنازه دید. آنها گازهای مسمومی همچون آمونیاک و سولفید هیدروژن از خود انتشار میکنند که در همه جای بدن پخش میشود و نه تنها علتورم کردن جسد خواهد شد بلکه علتایجاد بوی تعفن هم میشود.
بعد از ۳ تا ۴ ماه، پوست و گوشت گندیدهی سبز و زرد انسان به رنگ قهوهای و سیاه تحول میکند. علت این تحول رنگ این است که در این مرحله، رگهای خونی به طور کامل از بین میروال و آهن حاضر در آنها به بیرون تراوش میکند و همزمان با اکسیده شدن جنازه، رنگی قهوهای متمایل به سیاه بر جا میگذارد.
در همین حوالی وقتی، ساختارهای مولکولی که هم چنان جسم را نگهداشتهاند در هم میشکنند و نتیجهی امر چیزی نیست جز یک مادهی نرم و غلیظ آبکی!
بعد از نزدیک به یک سال بعد از مرگ، کفن جنازه از بین میرود؛ مایعات اسیدی و سمومی که از جنازه دفع خواهد شد جهت پاره و تجزیه شدن پارچه خواهد شد. در جنازه غیر مسلمانها که با لباس رسمی درون تابوت دفن خواهد شد، اجزایی همچون کمربند یا قسمتهای پلاستیکی لباس هم چنان در این مرحله سالم باقی میهمانند.
بعد از این مرحله، اتفاق ملموس خاصیِ برای جنازه روی نمیدهد. اما بعد از ده سال، وجود رطوبت کافی در فضایی که اکسیژن زیاد مقداری دارد علتایجاد عکس العملهای شیمایی میشود و چربیهای باسن و ران پاها به ماده صابون مانندی تبدیل خواهد شد که به آن موم مرگ میگویند.
این در حالیست که قسمتهای خشک و بدون چربی بدن به طور طبیعی مومیایی خواهد شد.
بله درست خواندید، بدن انسان به طور طبیعی مومیایی میشود و به هیچ وسیله، ابزار یا مادهای برای این کار نیاز نیست. به این خاطر که در طول در هم پاشیدهشدن جنازه، آب پوستهای نازک بدن همچون گوشها، بینی و پشت پلکها تبخیر و علتمیشود این اندامها خشک و سیاه شوند، همچون مومیایی.
۵۰ سال بعد از مرگ همه بافتها به مایع تبدیل شده و محو خواهد شد و فقط پوست و تاندونهای مومیایی شده بر جا میهمانند.
۸۰ سال بعد از مرگ، استخوانهای جسد با از بین رفتن ساختار کلاژنها، تَرَک میخورند و چیزی جز تکههای معدنی شکننده بر جا نمیگذارند. اما این تکهها هم برای همیشه دوام نخواهند داشت.
یکصد سال بعد از مرگ، آخرین تکههای باقی مانده از اسکلت بدن انسان نیز به پودر و خاکستر تبدیل میشود و تنها عضوی که هم چنان باقی میماند، دندانها است.
یکصد سال بعد از مرگ فقط مقداری موم و دندان از انسان باقی میماند و بس!
دسته بندی مطالب