امروز یک فیلم انیمیشن را تماشا کردم که داستان هراس یک بچه از تاریکی و سفر او برای تسلط بر آن را روایت میکند. این فیلم «اوراین و تاریکی» نام دارد و به کارگردانی شان چارماتز ساخته شده است. عنصر چطور با هراسهای خود به سبکی شگفت انگیز روبرو شوید، هسته مهم انیمیشن زیبای «اوراین و تاریکی» است. این تاثییر سینمایی که برآمده از ذهن خلاق و خاص «چارلی کافمن» است شما را در روبه رو با هراسهای گوناگون دوران کودکی قرار میدهد و روایتی غیر خطی را جستوجو میکند. برای آشنایی زیاد تر با تازه ترین تاثییر سینمایی نتفلیکس، در ادامه با نقد انیمیشن Orion and The Dark همراه ویجیاتو باشید.
پیش از گفتن هر مسئلهای حوالی این انیمیشن باید بر یک عنصر مهم این تاثییر تمرکز کرد، و آن نویسنده و خالق داستان این انیمیشن چارلی کافمن است. احتمالا چارلی کافمن را به نام نشناسید، اما به گمان زیادً برخی از فیلمهای شگفتانگیز او را دیدهاید. من در رابطه آثاری همانند «آفتاب ابدی یک ذهن پاک» سخن بگویید میکنم، جایی که جیم کری تلاش میکند خاطره یک عشق قبل را پاک کند، یا «جان مالکوویچ بودن»، جایی که شخصیتها به معنی واقعی کلمه داخل سر و ذهن یک بازیگر خواهد شد. همه این ایدههای شگفت و بکر، خاص چارلی کافمن است. این نویسنده خلاق همیشه به جستوجو تاب دادن حقیقت و کند و کاو در پیچیدگیهای آشفته ذهن انسان بوده است. این یعنی ورود به چیزهای سنگین، اما یک جورهایی هم عالی.
به این علت هنگامی فهمید میشوید که او یک داستان دیگر درمورد یک فیلم انیمیشن خانوادگی به نام «Orion and The Dark» نوشته است، همه کنجکاو این می باشند که او اینبار در چه موضوعی قلم خود را به حرکت درآورده است. اکنون اولین سوال در روبه رو با این چنین اثری این است که آیا کافمن واقعا میتواند تمایل خود را به چیزهای شگفت و غریب در یک فیلم کودکانه نگه داری کند؟! خب جواب روشن است، چرا که او راهی برای عملی کردن آن اشکار کرده است.
باید بدانید انیمیشن «اوراین و تاریکی» از یک کتاب مصور ساده برای کودکان، نوشته اِما یارلت اقتباس شده است. داستان درمورد پسری به نام اوراین است که تقریباً از همه چیز میترسد، به خصوص از تاریکی. سپس یک شب شخصیت واقعی ارباب تاریکی در اتاقش ظاهر میبشود و او را به یک سواری ماجراجویانه میبرد تا با دوستان شگفت و غریب شبانهاش همانند رویا و سکوت ملاقات کند. و در طول راه، اوراین اغاز به کنار آمدن با هراسهای خود میکند.
اگرچه این انیمیشن توسط کافمن کارگردانی نشده، اما به گفتن فیلمنامه نویس کاملاً میتوانید حال و هوای سبک او را در همه این تاثییر حس کنید. اوراین همانند یک قهرمان یا پروتاگونیست سینمای چارلی کافمن، یک بچه مضطرب و شیفته مرگ و فلسفه است. و داستان جنبه هنری و ذهنی کافمن را نگه داری کرده و در عین حال برای بچهها سرگرمکننده و قابل دسترس است. در واقع باید بگویم که این یک تاثییر کودکانه متعادل و منظم برای همه سنین است. به این علت به طور خلاصه این یک داستان از چارلی کافمن است که والدین واقعاً میتوانند از قرار دادن آن برای یک شب فیلم خانوادگی حس خوبی داشته باشند. در نتیجه این تاثییر قیمت تماشا کردن دارد.
باید قبول کرد که دوران کودکی مرحله زیاد مهمی از زندگی ماست. این عصری است که ما خودمان را کشف میکنیم، و این چنین فهمیدن میکنیم که مفاهیم از پیش تثبیت شده در دنیای ما واقعاً چه معنایی دارند. این چنین دوران کودکی کنجکاوی و تمایل به انطباق با چیزهای خاص را به همراه دارد. علاوه بر همه اینها، دوران کودکی نیز یک فرد را شکل میدهد و مجموعهای از ویژگیهای شخصیتی را به ما میدهد که ما در همه زندگی با خود خواهیم داشت.
این ویژگیها به گفتن یک خاطره مهم در دوران رشد ما همچون یک عنصر مهم عمل میکنند و مهم نیست که چند زمان است که دوران کودکی خود را پشت سر گذاشتهایم، چرا که ازمایش ها ما در دوران کودکی، چه شاد و چه صدمه زا، به شکل هراس یا قوت تا آخر عمر با ما باقی میهمانند. منظور من از همه این سخنها این است که دوران کودکی مرحله حساسی است که زیاد تر شخصیت ما در آن شکل میگیرد، به این علت هنگامی بزرگ میشویم، امکان پذیر تا این مدت هم استقبال ما از جنبههای خاصی از زندگی همانند وقتی باشد که در دوران کودکی ما می بود.
کودکان زیاد تر از تاریکی میترسند و همین است که در دوران کودکی آنها تنها نمیخوابند، چون برای آنها تاریکی به معنی محیطی ناامن و این چنین تهدیدی برای زندگی آنها است. هنگامی بزرگ میشویم، برخی از ما بر این هراس تسلط میکنیم و یک زندگی عادی داریم و حتی در تاریکترین گوشه خانه از اوقات خود لذت میبریم، اما امکان پذیر برای همه این حس یکسان نباشد. به طور شبیه، دوران کودکی زیاد تر با هزاران هراس پیچیده میبشود که برای بزرگسالان خندهدار است، اما برای ذهن بیگناه کودک خفه کننده است. و این موجی فکری است که در این انیمیشن به زیبایی به آن پرداحته شده است.
یکی از نکاتی که من را از همان ابتدا به تماشای این انیمیشن مشغول کرد، معارفه یک شخصیت دلنشین و ورود به عمق افکار او می بود. منظور من این است که با اغاز فیلم، ما بلافاصله با اوراین و همه چیزهایی که او از آنها میترسد آشنا میشویم. این معارفه شخصیت آنقدر سریع، دلنشین و دوست داشتنی است که شما را به این داستان قلاب میکند. اوراین یک کودک بیگناه و در عین حال پر از افکار بامزه است که شما را به یاد دوران کودکی خوتان میاندازد. همه این جزئیات علتمیبشود که اوراین شخصیتی زیاد آشنا به نظر برسد و نزدیکی ما به او اجازه میدهد تا داستان ما را به سمت خود ناامن و مردد جوانترمان ببرد، به این علت در زیاد تر تکههای فیلم، شباهت شخصیت اوراین به خودمان است تا نمایش یک شخصیت کارتونی برآمده از دل سینما.
جدای از این، معارفه شخصیت تاریکی و دیگر عناصر مهم شب نیز یکی دیگر از نکات مثبت این سناریو چارلی کافمن است. احتمالا ما فاقد تخیل باشیم، اما نویسندهای چون کافمن از تخیل خود به خلاقانه ترین شکل ممکن منفعت گیری کرده و موجودات شبانه یا عناصر شب را در وقتی که کمتر انتظارش را داشتیم به ما نمایش میدهد. ما در این تاثییر ناظر این هستیم که هنگامی که تاریکی آسمان یک منطقه را فرا میگیرد و راه را برای شب باز میکند، موجودات دیگر از جایی به مکان دیگر میروال و کار خود را انجام می دهند.
به گفتن مثال، صدای ناشناخته به گفتن یکی از این عناصر نزدیک خانهها میرود و درب سطلهای زباله را به هم میزند تا مزاحمت تشکیل کند، یا سکوت همه صداهای اطراف را میمکد و آنها را خنثی میکند. خواب از بالشهای جادویی، کلروفرم و چکش منفعت گیری میکند تا فردی را بخواباند، و برعکس، بیخوابی چیزهای ازردهکنندهای را در گوش مردم پچ پچ میکند تا آنها را بیدار کند. خواب شیرین نیز به ضمیر ناخودآگاه یک فرد در حالی که کاملاً خواب است میرسد و سپس توهمات و سناریوهای ساختگی در آن تشکیل میکند که علتمیبشود حس خوبی داشته باشد و خواب خوبی را توانایی کند.
در نتیجه نمایش همه این موارد یا نشانههای هراس از راه یک سفر متفاوت اثری را خلق میکند که تماشای آن لذتقسمت است. این فیلم برداشتی زیاد قشنگ از هراسها است، اما در عین حال با آرزوهای زیاد پختهای نیز سروکار دارد. اگرچه این سفر اوراین برای تسلط بر هراسهایش است، اما درسهایی که او در این سفر میآموزد به نحوی بر مخاطبان منعکس خواهد شد. نه فقط هراس از تاریکی، بلکه هراس از کافی نبودن، هراس از دست دادن افرادی که زیاد تر از همه دوستشان داریم، هراس از امتحان نکردن چیزهای تازه و زیاد چیزهای دیگر.
به این علت گمان میزنم سازندگان تصمیم گرفتند پیامی را به مخاطبان بزرگتر نیز بدهند. چیزی که من در رابطه این فیلم دوست داشتم آن ایده است که پیروزیهای بزرگ تنها پیروزیهایی نیستند که باید جشن گرفته شوند. حتی کوچکترین دستاوردها را نیز باید شمرد، و انجام این کار، نه تنها ما را نسبت به زندگی سپاسگزارتر میکند، بلکه ما را به سمت اهداف بزرگتر دیگر سوق میدهد. با این اوصاف، این فیلم را فقط به کودکان پیشنهاد نمیکنم، بلکه به بزرگسالان نیز پیشنهاد میکنم، چون مطمئنم با پشتیبانی این داستان حکیمانه، تماشاگران بزرگتر نیز میتوانند از زیاد گرههای دردناک نجات اشکار کنند.
در آخر باید او گفت: انیمیشن Orion and The Dark در هسته درونی درخشان خود فیلمی است درمورد رویارویی با هراسها. ما در این فیلم شخصیت اوراین را داریم، تجسمی از اضطراب که با وحشت بزرگی که به نام تاریکی شناخته میبشود، دست به گریبان است. این یک ماجراجویی دوستانه برای بچهها در رابطه فهمیدن ناشناختهها در کمد و زیر تختتشان است تا دیگر آنقدرها ترسناک به نظر نرسد. اما از آنجایی که ما در اینجا با چارلی کافمن سروکار داریم، میدانید که باید لایههای عمیقتری در داستان وجود داشته باشد.
به این علت، در حالی که مطلب مهم «با هراسهای خود مواجه شوید» برای بچهها به سادگی طنینانداز میبشود، در اینجا برای نوجوانان و بزرگسالان نیز نکاتی برای فکر کردن وجود دارد. اوراین و تاریکی هراس درونی را با طنز و انسانیت بازدید میکند. و در رابطه ماهیت خود داستان گویی نظر میدهد. از نظر بصری، این انیمیشن با ظاهری همانند به یک کتاب داستان زنده و قشنگ چشمان شما را به تصاویرش خیره میکند.
انیمیشن کامپیوتری این تاثییر نقاشیهای بافتدار و رنگارنگ را پیروی میکند که شما میخواهید بعضی اوقات دست خود را دراز کنید و آنها را لمس کنید. این چنین این تاثییر پر از افراد شگفت و غریب دوست داشتنی است، همانند عنصر شبانه خواب با معجون کلروفرم و الهه رویاهای شیرین. طنز نامتعارف این شخصیتها به خوبی با شوخ طبعی سبک چارلی کافمن هماهنگ است. به این علت، اوراین و تاریکی چیزی کوچک برای همه اراعه میکند. بچهها یک ماجراجویی شگفت انگیز در رابطه روبه رو با هراسها را توانایی میکنند. بزرگسالان دیدگاه نافذ چارلی کافمن را در لایههای گوناگون زندگی یک انسان میبینند. و خود فیلم ما را ترغیب میکند تا نور و تاریکی زندگی را به همان اندازه که وجود دارد در بغل بگیریم.
منبع