رفتارها و عادتهای سمی همانند افتراگویی، منفیگرایی، بینظمی، اهمالکاری، سرزنش و زورگویی بزرگترین شدتگیرهای پیشرفت ما در محیط کارند. این عادتها نهفقط ما را از اهدافمان دور نگه میدارند، بلکه محیط کار را برای همه اعضا مخرب و پرتنش میکنند. در این مقاله، ۱۶ نمونه از این رفتارها را معارفه میکنیم و راهکارهایی برای مقابله با هرکدام اراعه میدهیم.
۱. کارکردن بیوقفه
پشتکار و مسئولیتپذیری دو ویژگی مهم افراد موفق در محیط کارند، اما نه به قیمت ازخودگذشتگی! این اصلا بهمعنی حرفهای بودن در محیط کار نیست. برخی اوقات آنقدر دچار انجام ماموریت های گوناگون میشویم که زمان از دستمان درمیرود، ساعت ناهار را فراموش میکنیم و خیال میکنیم هنگامی برای استراحت و هواخوری نداریم. درحالیکه همیشه زمان هست و این خود ماییم که تصمیم میگیریم چطور از آن منفعت گیری کنیم.
حتی اگر مسئولیتپذیرترین آدم دنیا هستید، فقط ۱۵ دقیقه دنیا و همه کارهایش را متوقف کنید، خود را به هوای آزاد برسانید، نفس بکشید و مقداری راه بروید. همین ۱۵ دقیقه انرژی ازدسترفتهتان را برمیگرداند.
۲. وقفههای بیشتر از حد
لطفا از آنطرف بوم هم نیفتید! استراحتهای مختصر اما متوالی حسوحال کار را از بین میبرد، بازدهی را کم میکند و نتیجهای جز عقبافتادن کارها ندارد. اگر فورا حواستان از کار پرت میبشود و دچار فعالیتهای دیگر میشوید، میتوانید تعداد دفعات استراحت در یک روز کاری را محدود کنید؛ برای مثال روزی ۲ یا ۳ وقفه ۱۰دقیقهای برای صرف ناهار، بینوعده، چککردن موبایل، هواخوری و کارهای اینچنینی کافی است. اولش سخت است، اما با مقداری انگیزه و اراده از پسش برمیآیید!
۳. اهمالکاری
یکی از عادتهای سمی محیط کار که امکان پذیر به قیمت ازدستدادن شغل افراد همه بشود، اهمالکاری یا همان «امروز و فردا کردن» است. این جمله معروف را شنیدهاید که «هر کاری بهاندازه وقتی طول میکشد که به آن تعلق داده میبشود»؟ اگر اهل مدیریت زمان نیستید، به گمان زیاد برای پروژههای زماندار چندین دفعه در این دام دچار شدهاید. برای اغاز کار چشم به راه معجزه نباشید! ماموریت های را به قسمتهای کوچک تقسیم کنید و برای هرکدام یک محدوده وقتی اشکار کنید تا همهچیز نماند برای دقیقه ۹۰.
۴. پشتیبانی نخواستن
هر روز در محیط کار به دهها مشکل و چالش برمیخورید که اگر قرار باشد بهتنهایی راه روبه رو با هریک را اشکار کنید، هنگامی برای انجام ماموریت های روزمره باقی نمیماند! کار گروهی اگر یک حسن داشته باشد، آمادگی همه اعضای مجموعه برای همکاری و حلکردن تکتک چالشها است. بعد از سوالپرسیدن و پشتیبانیخواستن خجالت نکشید! برای آنکه این زنجیره برقرار بماند، شما هم به سؤالات دیگران جواب دهید و هنگامی پشتیبانی نیاز دارند، یاورشان باشید.
۵. منفیگرایی
همه آدمها روز خوب و بد دارند و هیچکس بیعیبونقص نیست، بعد عینک بدبینی و منفیگرایی را از چشمتان بردارید و به خود حق بدهید که با دقت به همه اتفاقاتی که در دنیا جریان دارد، نتوانید هر روز با همه توانتان داخل محیط کار شوید و در شرایط سخت دیدگاه سازنده داشته باشید. نگرش منفی شما بر روحیه همکارانتان هم تاثییر منفی میگذارد و کل مجموعه را در معرض فرسودگی شغلی زودرس قرار میدهد. بنشینید و ریشه این مشکل را اشکار کنید؛ اگر مربوط به کار است، آن را با سرپرست مجموعه در بین بگذارید و ببینید میتوان تغییری در اوضاع تشکیل کرد یا خیر.
۶. بینظمی
ذهن آدمیزاد برای تمرکز به نظم نیاز دارد. بینظمی به هر شکل و علتی باشد، در محیط کار هم برای خود فرد و هم برای همکارانش مشکلساز است؛ خواه بههمریختگی میز یا اتاق کار باشد، خواه شلوغی صندوق ایمیلها باشد، دیرآمدن و زودرفتن باشد یا غیبتهای غیرموجه. سازماندهی را از میز کارتان اغاز کنید و تلاش کنید همیشه آن را مرتب نگه دارید.
۷. تظاهر به خوببودن
این فکر را از سرتان بیرون کنید که یک کارمند خوب همیشه و در هر شرایطی آماده کارکردن است. هنگامی حال روحی یا جسمی خوبی ندارید، هیچکس از شما انتظار ندارد صدِ خودتان را بگذارید و وظایفتان را به بهترین شکل انجام دهید. اتفاقا انتظار میرود این قضیه را با سرپرست یا مدیر مجموعه در بین بگذارید تا پیش از آنکه این ناخوشاحوالی تبدیل ضعف و عقبماندن از ماموریت های روزمرهتان بشود، چارهای برای جبران جای خالی شما در مجموعه بیندیشد. به خودتان حق استراحت بدهید.
۸. ربط برقرار نکردن
برای کارکردن در مجموعههای بزرگ لزوما نیاز نیست فردی برونگرا و پرانرژی باشید، اما ملزوم است هر روز صبح آن روی ساکت و غیراجتماعی خود را در خانه بگذارید و مسلح به تواناییهای ارتباطی با انگیزه همکاری و معاشرت با همکاران خود داخل محیط کار شوید. حدومرزهای سالم صمیمیت در محیط کار را بشناسید و هر روز جستوجو راه تازهای برای ربط برقرار کردن با همکاران خود بگردید.
۹. تکبعدیبودن
شنیدهاید میگویند «به تعداد آدمها راه برای رسیدن به پیروزی هست»؟ در پروژههای تیمی با مقصد اشکار، هریک از اعضا مسیری برای رسیدن به مقصد فکر میکند که احتمالا همه آنها واقعا به نتیجه برسند! در این چنین شرایطی اگر نتوانید انعطافپذیر باشید، برایند جمع را بپذیرید و همراه با تیم حرکت کنید، هم شما به مشکل میخورید هم یک پای تیم (که شما باشید) لنگ میزند. اصلا فکر میکنید اگر همیشه همه ماموریت های را بهشیوه ثابت و مشخصی انجام دهیم، فرصتی برای بهبود و تکامل باقی میماند؟
۱۰. سرزنشکردن
هیچزمان با سرزنشکردن دیگران به نتیجه مطلوب نمیرسید. اگر همکاری هستید که انگشت اشارهاش مدام بهسمت دیگران بلند و دهانش به سرزنش آنها باز است، نهتنها خودتان را از چشم همکارانتان میاندازید، بلکه تمرکز افراد مجموعه برای انجام وظایفشان را نیز به هم میزنید. اگر مدیر یا رئیس شرکت باشید که اوضاع زیاد ناجورتر هم میبشود! این عادت ناخوشایند کارمندان باعزتنفس را ناامیدانه وادار به استعفا میکند تا مجموعه در سراشیبی سقوط قرار بگیرد.
۱۱. افتراگویی
ما آدمها بهخاطر هراس از عصبانیکردن اطرافیان، نهانکردن بیکفایتی خود یا بهخاطر منافع شخصی لب به افترا باز میکنیم تا بهنحوی خود را از مهلکه نجات دهیم. افترا، هرچند مصلحتی، همیشه و همهجا به ما و اطرافیانمان صدمه میزند. در محیط کار، این که اعضای مجموعه چه مقدار روی سخنهای ما حساب میکنند فقط به این بستگی دارد که تا امروز چه مقدار با آنها صادق بودهایم یا چند بار اعتمادشان را خدشهدار کردهایم. این حرکت ناخوشایند بهشدت اعتبار حرفهای ما را بین همکاران تخریب میکند و حتی امکان پذیر آنان را تحریک به تلافی کند.
۱۲. بیمیلی به یادگیری
این عادت سمی را نه فقط بهخاطر محیط کار، بلکه بهخاطر پیشرفت در زندگی شخصی خود کنار بگذارید. ترندهای روز مرتبط با شغلتان را بشناسید، مشتاق شرکت در کارگاههای گوناگون باشید و با مربیان حوزه کاری خود ربط برقرار کنید. در یک کلام، همیشه جستوجو راهی برای بهچالشکشیدن خود باشید، چون همه دنیا با شدت باورنکردنی بهسمت پیشرفت و گسترش حرکت میکند؛ بهسمت راهکارهای نوین، فناوریهای تازه و راهکارهای پیشرفته. همیشه اولین کسی باشید که برای نیازهای روز شرکت بکرترین جواب را در آستین دارد.
۱۳. خشونت
خشونت آدمها را فراری میدهد. آنقدر دورشان میکند که حتی اگر پشتیبانی بخواهید هم دست فردی بهسمت شما دراز نمیبشود. منظور از خشونت فقط درگیری فیزیکی با همکاران نیست؛ هر نوع تحقیر، تهدید، آزار و اهانت که حس بدی به دیگران منتقل کند، نمودی از خشونت است. برای آنکه رفتهرفته میل به این حرکت را سرکوب کنید، قبل هر واکنشی توضیح بخواهید و تلاش کنید علت حرکت همکاران خود را فهمیدن کنید. سپس مسئولیت خشمگینی و خشونت کلامی خود را بپذیرید و آماده عذرخواهیکردن باشید.
۱۴. زورگویی و زورشنوی
توهین و دعوا کلامی و خواست خارج از حیطه ماموریت های در محیط کار جزو عادتهای سمی است که باید هرچه سریعتر به فکر ترکشان باشید، چراکه اگر ادامهدار بشود، فضای کار را تبدیل به محیطی خصمانه میکند. فراموش نکنید که در یک محیط کاری سالم، احترام سخن اول را میزند. مدیر موفق بدون سوءاستفاده از اختیارات خود ماموریت های کارمندان را تعیین میکند و در اختیارشان میگذارد. کارمندان موفق هم ماموریت های خود را میپذیرند بیآنکه به همکاران خود زور بگویند یا زیر بار سخن زور آنها بروند.
۱۵. چندوظیفگی
چندوظیفگی عادت بدی است که طبق معمول از نیت خوب آدمها سرچشمه میگیرد. در کار تیمی باید بتوانید بیشترین کار ممکن را در مختصرترین زمان ممکن انجام دهید، اما انجام همزمان چند پروژه منفعتوریتان را بهمقدار قابلاعتنایی کم و گمان نادرست را زیاد تر میکند. تلاش کنید در آن واحد همه تمرکز و دقت خود را به یک پروژه معطوف کنید و هنگامی به خوبی و خوشی همه شد، سراغ پروژه بعدی بروید.
۱۶. اسارت در منطقه امن
تا وقتی که پا را از منطقه امن خود بیرون نگذارید و محافظهکارانه به شرایط جاری رضایت دهید، پیشرفتی در کار نخواهد می بود. این عادت کاری سمی تیشه به ریشه حرفه شما میزند و سالهای سال در یک نقطه گیرتان میاندازد. هدفمندانه داخل موقعیتهای شغلی شوید، آماده حل چالشهای ریزودرشت باشید و بهمحض آنکه حس کردید زمان رفتن رسیده است، باروبندیلتان را جمع کنید و با بغل باز به استقبال زمانهای تازه بروید.
کلام پایانی
اگرچه اصلاح عادات بد دشوار است و نمیتوان یکروزه با آنها خداحافظی کرد، با تلاش مداوم و موثر قطعا به هدفی که در ذهن دارید میرسید. یادتان باشد ترک عادتهای کاری سمی لطف شما به همکارانتان نیست و خود شما پیش از همه از ترک آنها سود میبرید.
شما کدامیک از این عادتهای سمی را در خود میبینید؟ اگر تواناییای در خصوص ترک هریک از این عادتهای مخرب دارید، حتما در قسمت نظرات برای ما و همراهانمان بنویسید.
Source link